برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 100
دلیل زیستن را گم کرده ایم. بیستم فروردین مشهد و برف و کرونا. حتی دقایقی رانندگی در برف آرامم نمیکند. انگار تمام بهانه را گم کرده ام. هر چقدر از این کار به آن کار بروم و مشغول باشم، این موجود انگار به یادمان می آورد انچه در لحظه های عادی به آن بی اعتناییم. سوندکلاد! از دستتو به من اشکان خطیبی می پرد به یک مرگ ساده اش. می بینم چقدر این بیشتر با روحم همخوانی دارد...
داستانک های میم عزیز!...برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 156
برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 167
برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 172
من اینجایم. در میانه ی بهار مشهد که کمی گرم است اما کاش تمام نشود، این اردیبهشت که حتی شلوغی و پرکاری هم از دوست داشتنی بودنش نمی کاهد.
دخترک رفته است تبریز. انگار خودم آنجایم. حالش که خوب باشد، جایی که دوست دارد، من هم خوبم.
گیج و منگم. جسمی. خیالی نیست. می گذرد...
داستانک های میم عزیز!...
برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 191
برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 149
برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 169
برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 194
برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 151
برچسب : نویسنده : mimazizo بازدید : 153